شهر من گمشده است اردکان
وبلاگ حرف هایی خودمانی است در مورد شهرم حرف هایی که شاید به تعداد شهر های ایران قابل تکرار باشند
دوشنبه 90 اسفند 29 :: 10:2 عصر :: نویسنده : دختر کویر اول با چند سوال شروع می کنیم: شما خواننده گرامی خودتو ن اگه (خانم هستی ) و همسرتون رو(اگه آقا هستین) در نظر بگیرین که می خواد بره بیرون امروز یه روز سرده بیشتر مرد ها کلاه سرشون گذاشتن با شال گردن به نظرتون چی باعث می شه که شما یه پالتو تنگ بپوشین با یه شال نازک و کوتاه بعد جوراب نپوشین یه دمپایی لا انگشتی هم پاتون کنید و شلوار لی کوتاه یا تو شهری که توی کل سال یه بار در حد میلیمتر برف می آد اوایل پاییز یه چکمه بچوشید تا زانو و از خونه برید بیرون یا روسری سرتون کنید گره بدید موهاتون بیرون باشه گردنتون بیرون باشه بعد یه چادر هم که از تور عروس نازکتره دور کمرتون بپیچید یا مقنعه سرتون کنید و چادر بعد خیلی کج و کوله رژ لب بکشید که اگه کسی از نزدیک ببینتتون بیشتر خنده اش بگیره یا اصلا خیلی قشنگ و مرتب آرایش کنید پس اون چادر و مقنعه واسه چیه یا بیاید روی صورت تون رو با رنگ بنفش و نارنجی نقاشی کنید به این سوال ها فکر کنید سال بعد می خوام درباره استراتژی فرهنگی در باب حجاب بنویسم(این کلمه رو جدیدا از بخش نظرات یاد گرفتم ولی فکر می کنم تقریبا بدونم معنیش چیه) ما تصمیم داریم سال تحویل رو بریم مقبره شهدای گمنام علت این تصمیم اصرار من به خانواده و آنچه که من رو به این اصرار ترغیب کرد این متن از حسین قدیانی که لینکش رو براتون میزارم از دستش ندید و سال خوبی داشته باشید.
موضوع مطلب : شنبه 90 اسفند 27 :: 6:11 عصر :: نویسنده : دختر کویر در دوران راهنمایی و دبیرستان حدود 10-15 سال قبل در کتاب اجتماعی و مانند آن می خواندیم که بله در ایران مجلس می تواند از رئیس جمهور سوال کند و او موظف به پاسخ گویی است آن دوران در عالم خامی نو جوانی و جوانی به خودمان می گفتیم چه جالب یعنی رئیس جمهور هم باید به مردم پاسخ گو باشد و از این تصورات ولی هی رئیس جمهور عوض شد و هی گند بالا آورد ( و حتی در مورد بعضی ها بوی گندش مشام خودشان را هم کر کرد گوش فلک را که هیچ)ولی هیچ مجلسی سوال نپرسید چرایش را نمی دانم ولی بالاخره مجلس هشتم تصمیم گرفت این سوال را بپرسد در آن دوران خامی فکر نمی کردم که این ابزار مردم سالاری به این گونه مورد استفاده واقع شود آن موقع ها فکر می کردنم رئیس جمهور بیاد با جدیت به سوالات پاسخ دهد همه ی تلاشش را بکند تا حقانیتش را ثابت کند یا حداقل قول به بهبود اوضاع و تلاش بیشتر بدهد در آن دوران فکر نمی کردم رئیس جمهور کشورم در پاسخ به سوال هفتاد میلیون ایرانی اول هی مسخره کند و یک جواب جدی ندهد و این قاطی ها چند تا دروغ هم تحویل ملت بدهد که صدای همه را در آورد زهی خیال خام دوران جوانی می گویند استفاده از هر چیزی فرهنگ می خواهد می گویند ما ایرانی ها فرهنگ آپارتمان نشینی اسفاده از تلفن همراه و حتی لواز آرایش را نداریم آنها را نمی دانم که راست می گویند یا نه ولی می دانم این رئیس جمهور ما فرهنگ مردم سالاری ندارد. موضوع مطلب : پنج شنبه 90 اسفند 25 :: 9:48 صبح :: نویسنده : دختر کویر احمدی نژاد به سوال نمایندگان پاسخ داد که کاش نمی داد ولی در باب حجاب و پاسخی که داد بنده به این فکر افتادم که چرا هیچ کس در برگزاری نمایشگاه بهاره مبلمان و امثال هم نظارتی روی پوشش فروشندگان نمیکند مگر نه اینکه شما دارید از شون اجاره می گیرید خب خیلی ساده البته اگه اساسا مسئله حجاب براتون ارزشی داشته باشه می تونید قید کنید که فروشنده باید این حد از حجاب رو رعایت کنه و اگر نه باهاش برخورد میشه توی کشور ما یه مسئله خنده داری که در باب حجاب وجود داره اینه که اونجایی که مردم انتخاب کننده هستن ازشون می خوایم حجاب رو رعایت کنن برای مثال رو در مغازه ها می نویسیم از پذیرفتن بانوان بد حجاب معذوریم بعد هم بهش عمل نمی کنیم چون سودمون به خطر می افته ولی اونجایی که داریم خدمات ارئه می کنیم مثل همین نمایشگاه حاضر نیستیم یه همچین قیدی بزاریم تا شاهد نباشیم فروشنده ی محترم در حالی که آرایش داره و شالش در شرف افتادنه جلوی همسر محترمش با پسر جوانی شوخی می کنه و..... . حداقل نتیجه اش این میشه که پسرک بیچاره ( که قبلش هم درمورد حجاب و چراییش هیچ اطلاعاتی از سوی هیچ نهادی بهش داده نشده) موقع ازدواج از مادر محجبه اش می خواد یه زن براش بگیره که چادری نباشه یه کم هم آرایش کنه و قس علی هذا. جندی قبل یه جایی یه کلاسی می رفتم که شاید ماجرای اون رو هم نوشتم . یکی از خانم های محترم یه مانتوی بسیار تنگ می پوشید به نحوی که کلی طول می کشی تا بتونه زیپش رو ببنده یکی از بچه ها بهش گفت برای چی اینقدر مانتو تنگ می خری زن جوان بدبخت جواب داد: شوهرم اینجوری دوست داره می گه از لباسی که آویزون باشه خوشم نمی آد. این مردها رو کی تربیت کرده چی شده که اینا اینجوری شدن آیا غیرت خود به خود نابود می شود؟ شما چی فکر می کنین؟ موضوع مطلب : پنج شنبه 90 اسفند 25 :: 9:33 صبح :: نویسنده : دختر کویر اینجانب چند روز قبل با همسر محترم رفته بودیم خرید و از اونجایی که سبزی فروشی پر از زن بود اینجانب رفتم توی صف ایستادم تقریبا شلوغ بود و مدتی طول کشید تا نوبتم شد توی صف یودم که یه مرد حدود هفتاد ساله اومد توی مغازه و پشت سر خانم ها یه چند ثانیه ای استاد یهمرتبه داد زد : (با لهجه قشنگ خودمان بخوانید) شما زنا چقه پر رو هستی که یکی مرد پشت سردون وایساده راش نمدی اول سبزی بخره. در این زمان زنی آب دهان قورت داده و گفت : حاج آقا اینجا صفیه پیرمرد خشم آلود گفت: تو از همه پر روتری که پیش من (اینجا اشاره به جنسیت بود) مگی باد صف وایسم) بعد از دید همچ.ن فردی با چنین عقاید حیرت انگیز به خونه اومدم و از قضا پیام یه بنده خدایی رو برای وبلاگم دیدم که از من خواسته بود ریشم رو اصلاح کنم در اینجا بود که به ساده لوحی همه کسانی که معتقدند اردکان 26 هزار اصلاح طلب داره خنده ام گرفت آره برای اینکگه خاتمی و اعوان و انصارش را به زباله دان تاریخ بفرسیتیم همین بس که طرفدارانی مثل شما دارد شما که از اصلاح طلبی اصلاح ریشش را گرفتید و تا کسی ازتان انتقاد می کند دهان به ...... باز می کنید شما که می اندیشید یک زن نباید وبلاگ بنویسد و اگر در صف خرید جلوی شماست باید جایش را به شما بدهد.
موضوع مطلب : شنبه 90 اسفند 13 :: 9:0 عصر :: نویسنده : دختر کویر یکشنبه ای قبل انتخابات حوالی دفتر تابش بودم دیدم زنی شکسته نه پیردنبال کسی می گردد که برایش چیزی بنویسد گفتم: چی شده؟ گفت: می خواستم یه درخواست بدم تابش ازش کمک بگیرم گفتن باید نوشته باشی گفتم سواد ندارم گفتن یکی رو پیدا کن برات بنویسه که خدا تو رو رسوند. کاغذ و قلمی در آوردم و او شروع کرد به بیان وضع زندگیش که مملو از مشکلات بود و مرتب تاکید می کرد که تاحالا از تابش چیزی نگرفته آخرش بهش گفتم می خوای برات بنویسم به تابش رای می دی(آخه این یکشنبه قبل از انتخابات بود و شلوغی زیاد دفتر تابش این فکر رو که ربطی به انتخابات داره در ذهن ایجاد می کرد) (زن بیچاره(به معنی واقعی کلمه یعنی مستاصل) فکر کرده بود بنده از سینه چاکان تابش هستم)گفت:منتتش ه مدارم(mennatosha medaram) خندیدم و گفتم تو که تاحالا چیزی نگرفتی حداقل بذار یه چیزی بهت بده بعد منتش بدار من با خریدن رای مردم مخالفم ولی درباره ی این خانم به شخصه امیدوارم تابش کمک کلانی به او کرده باشد و او و حتی همه ی فک و فامیلش به تابش رای داده باشند. مرد دیگری از سرکار رفتن پسرش با تاکید و سفارش تابش سخن میگفت و جنان با هیجان از او دفاع می کردکه نگو گروهی دراین مملکت می اندیشند حق مردم پر بودن شکم است ولی نمی دانند که این حداقل حق مردم در جامعه اسلامی است. موضوع مطلب : شنبه 90 اسفند 13 :: 10:35 صبح :: نویسنده : دختر کویر حال که انتخابات تمام شد بیشتر و راحت تر میشود راجع به آن حرف زد و نظر داد من نمیدونم چرا بعضی ها به نظرات مطرح شده در بخش نظرات وبلاگشان پاسخی نمی دهند یکی از حرف هایی که این روزها شنیده می شد این بود که اگر تابش در فتنه شرکت داشته یا با آن موافق بوده پس چرا شورای نگهبان او را تایید کرده است؟ ببینم شما درکی از حداقل و حداکثر دارید می دانید که شورای نگهبان برای تایید نماینده ها به ملاک های حداقلی نگاه می کند که این ملاک ها نیز به با نظر رهبری همراه با مسامحه بوده است اما اینکه من و شما هم برای رای دادن به ملاک های حداقلی بنگریم کار اشتباهی است در رای گیری باید به دنبال اصلح بود یعنی ملاک های حداکثری افتاد الان...... موضوع مطلب : شنبه 90 اسفند 13 :: 10:22 صبح :: نویسنده : دختر کویر با مقایسه دوخبر قبلی دستتون می آد که چه کسانی در انتخابات شکست خوردند. البته که مردم پیروز شدند چه کسانی که نماینده ی مورد نظرشان رای آورد و چه آنان که رای نیاورد مردم پیروز شدند چون نشان دادند که همیشه در صحنه هستند و گوششان به فرامین رهبری است. اما آن گروهی که یک روز می گوید ما رای نمی دهیم و وقتی با مخالفت مردم مواجه می شوند و می بینند که هیچ پایگاه مردمی ندارند تصمیم می گیرند رای بدهند آنها شکست خورده اند آقای خاتمی مخلص تمام مردم چه می شد اگر در مصاحبه می فرمودید که قصد شرکت در انتخابات را دارید
موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 123192
|
|