سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شهر من گمشده است اردکان
وبلاگ حرف هایی خودمانی است در مورد شهرم حرف هایی که شاید به تعداد شهر های ایران قابل تکرار باشند
دوشنبه 91 مرداد 2 :: 10:44 صبح ::  نویسنده : دختر کویر

(در این یادداشت قصد توجیه کم کاری یا اشتباه کاری مسئولین را ندارم بلکه فقط قصد دارم بگویم نگاهی به خودمان بی اندازیم)

شما فکر کرده اید که اگر یک هفته یا یک ماه یا حتی یک سال مرغ نخورید چه اتفاقی می افتد ؟(بهش فکر کنید)

دیروز که همسر جان رفته بودن مرغ بخرن جناب مرغ فروش فرموده بودن اینایی که می بینی توی صف مرغ ایستادن بعضی هاشون یه سری افراد ثابتند که از این مغازه به اون مغازه می رن هی مرغ ارزون نتر می خرن(طرف بیکاره اینم یه جور سرگرمیه دیگه)

زمانی که شیر یارانه ای کم بود دوستی می گفت بعضی ها رو می بینی با ماشین چند ده میلیونی بنزین لیترین چند تومن رو می سوزونن و از این مغازه به اون مغازه می رن تا شیر یارانه ای بخرن بعد شیر ها رو می برن خونه ماست می کنن که ماست ارزون گیرشون بیاد

می بینید این افراد در این بازی زمانه چه شکست خوردگانی هستند

ان الانسان لفی خسر

 




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 تیر 18 :: 1:27 صبح ::  نویسنده : دختر کویر

لطفا اول پست قبلی را بخوانید

در ادامه :

 جمله های پست قبلی مربوط به چند تن از بهترین معلمین مقطعه راهنمایی ( از جهت علمی چون آقایون سرگروه رشته ی خودشون هستن)شهرمون اردکان هستش که از قضا توی بهترین مدرسه راهنمایی پسرونه شهرمون تدریس می کنن و مخاطبین این سخنان یه فرد با بینش سیاسی بالا نبوده تا بتونه جوابشون رو بده بلکه پسرهای نوجوون ما بوده اند که البته حتی خیلی از همون ها متوجه غلط بوده جملات بالا شده اند.

حالا شما داد و فغان بفرمایید که چرا این جوری هستیم عکس بزارین سند ارائه بدین باید گفت هرچه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک. نمی دونم با این معلم ها می خواهیم به سوی حیات طیبه برویم.

برای ان که سیاه نمایی نباشد عرض کنم که همین بچه ها جذب یه شیخ کم سن و سال می شن که همه ی سرمایه اش اخلاصه چنان با کلماتش رو این نوجوون ها اثر می زاره که یه دستمریزاد حسابی می خواد

دستمریزاد آشیخ دستمریزاد طرح صالحین

والبته در همین مکدرسه معلم ولایی وجود داره که باید می دیدید روز اهدائ جوائز برگزیده های مدرسه چطور از طرف بچه ها تشویق می شد

البته به طرح صالحین هم انتقاداتی وارد است که باشد در فرصتی دیگر ........




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 تیر 18 :: 1:25 صبح ::  نویسنده : دختر کویر

حدس می زنید جمله ها و عکس العمل های زیر از چه کسانی است

·         توی این دوره و زمونه کی ماهواره نداره( سعی دارد به مخاطب بفهماند که اگه توی خونتون ماهواره ندارید خیلی عقب مانده و متحجر هستید)

·         بعد از شنیدن خاطره کسی از بازدید از مناطق جنوب و بیان این نکته که در یکی از موزه ها عکس موسوی و بنی صدر را کنار هم زده اند رگ گردنش متورم شده که:نفهم نه تو می فهمی نه آنهایی که این دو عکس را کنار هم زده اند (منظورش این است که فقط من می فهمم)

·         با عصبانیت داد میزند که نباید شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل داد باید فریاد کشید زنده باد مخالف من

·         با قیافه روشن فکر می گوید ببینید بچه ها اگه یکی رو دیدید که می گه مرگ بر خاتمی و بعد شما دلیل کافی برای اینکه بگید مرگ بر خاتمی نداشتید دیگه اون فرد برای شما عادل نیست و نباید پشت سرش نماز بخونید

خب سوالات تمام شد حدس شما چیست:

این جمله ها مربوط به:

·         یه جوون بیکاره که از زور بی کاری شب و روز ماهواره می بینه؟!

·         یه طرفدار جدی اصلاحات هستش که از فعالین فتنه سبزه به هیچ وجه با نظام همکاری نمی کنه و خبری از خیانت موسوی و اعوان وانصارش به گوشش نرسیده و هنوز فکر می کنه موسوی پیامبر 124001هست؟!

·         یه آدمی که توی عمرش نفهمیده که اولا ما چون آمریکا و اسرائیل مخالف من هستن نمی گیم مرگ برا اونها بلکه چون مخاله خدا و دشمن خدا هستند می گوییم مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل ودوما اگه فقط یه بار زیارت عاشورا رو با درک خونده بود می فهمید ما خیلی از مواضعمون کوتاه اومدیم که می گیم مرگ بر آمریکا و اگرنه باید می گفتیم لعنت بر آمریکا(می دانیم که مرگ یکی از نعمت های خداوند تعالی است فبای آلاء ربکما تکذبان)

·         یه آدمی که اخیرا مرجع تقلید شده از همون هایی که تا چند دقیقه پیش حجت الاسلام هستند یه دفعه می شن آیت الله یکی که نفهمیده ملاک عدالت چیه یکی که با افتخار پشت سر شیخی که اصلاح طلبه (ولی جلوی یه عالمه آدم به یه مرد با غیرت فحش ناموسی می ده چون چپی نیست) نماز می خونه چون نمی گه مرگ بر خاتمی

متاسفم تمام حدس های شما غلط بود

لطفا برای پاسخ به پست بعدی مرراجعه بفرمایدد




موضوع مطلب :

واقعا کارکرد رسانه چیه؟

شما از یه مجله که توی شهرتون چاپ می شه چه انتظاری دارید ؟

این یکی که دیگه شورش رو در آورده ؟

توی هفته ای که چند تا خبر بوده راجع به رفتار نادرست نماینده شهرمون جناب تیتر زده از نماینده چه خبر؟

خط اول تعریف دوم تمجید سوم پاچه خواری می گی خب می خواد نقد کنه چاره ای نداره اول باید خوبی های احتمالی رو گفت بعد رفت سراغ بدی ها مگه نه؟

ولی دریغ از یک خط که نه یک کلمه یا یه حرف انتقاد!

نوشته نماینده در این مدت در کمیسیون تلفیق شرکت کردن نائب رئیس کمیسون هم که هست توش دارن بودجه رو بررسی می کنن ولی ننوشته همین وام هفتصد میلیونی توی همین کمیسیون تصویب شده و جناب نائب رئیس هم حضور داشتن.

نوشته جناب نماینده به خانواده شهدا سر زدن ننوشته توی مراسمی که نماینده میبد به دلیل ارادتی که به خانواده شهید احمدی روشن داشتن شرکت کرده ایشون چون دعوت رسمی نشدن شرکت نکردن

نوشته ایشون طرح هایی رو پی گیری کردن نامه نوشتن برای این و اون و بودجه گرفتن ننوشته که جلوی خودشون با مراجعین به دفترشون بد رفتاری کردن وایشون تماشاگر بودن.

ایشون نامه نوشتن که سینمای شهر ما رو راه اندازی کنین و اگر نه ما ال می کنیم و بل می کنیم(نفوذ به آدم جرات تهدید هم می ده) ولی ننوشته اون افراد مستاصلی که هر روز عصر جلوی دفترت نشستن با بچه های قد و نیم قد چند تاشون اومدن بگن ما سینما می خوایم

در مورد سینما که خیلی حرفه بعد اومده یه متن از جنابی چاپ کرده که آی سینما ووای سینما واقعا برای راه اندازی سینما فشار و نفوذ لازمه یا بررسی این نکته که چرا ورشکست شد اشکال کار کجا بود

آیا جوون های ما امکان بهره برداری از فضاهاییی که الان برای اوقا فراغت توی شهر وجود داره رو دارن یا به دلیل بی برنامگی و بعضی انحصار طلبی ها اون ها هم دارن هرز می رن.

اینا رو گفتم که بگم حداقل اسمش رو عوض کنید بگذارید تابش نامه

راستی به این فکرکردین که این جمله که من آخرین باره که کاندید می شم برای نمایندگی بیشتر شبیه یکجور تهدیده.




موضوع مطلب :
سه شنبه 91 اردیبهشت 26 :: 6:38 صبح ::  نویسنده : دختر کویر

مرتب یه عده ای می گن بابا این نمایندگی مجلس توش نونه ها آقایون فریاد می زنند نخیر ما فقط برای خدمت به مردم آمده ایم انگیزه خدمت به مردم وجدان مارا بیدار کرده هیچ جوری هم نمی زاره بخوابیم می گیم مگه می شه توی این مملکت البته توی این دور و زمونه کسی برای هیچی (از نظر امکانات مادی) خودش رو به آب و آتیش بزنه که رای بیاره وعده های الکی بده و همه ی پیشرفت های شهر از تعداد خیابان های اسفالت شده تا نزول باران رو به خودش نسبت بده باند بازی کنه عکس تقلبی چاپ کنه دروغ بگه مخالفین رو تطمیع اگه نشد ارعاب کنه فقط و فقط به خاطر این که بره مجلس و به مردم خدمت کنه

توی  حیرت بودیم که خبر وام هفتصد میلیونی نمایندگان در خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت نکته جالب اینه که اول طبق نظر کمیسیون تلفیق قرار بوده این وام به صورت بلا عوض به نماینده ها داده بشه که  با اعتراض چند تاشون مواجه شده ک بعد گفتن خوب به جای بلا عوض می کنیم تسهیلات و بعد تصویب شده.

خیلی زور داره توی مملکتی که برای 5- 10 میلیون وام باید هزار تا سند و مدرک بیاری که البته درستش هم همینه یه دفعه ای هفتصد میلیون بدن به نماینده ها بگن آقا هزینه ایاب ذهابتون رو دادیم شما فکر کنید این بیچاره ها تا قبل از این از کجا هزینه رفت و آمدشون رو می دادن احتمالا از وسایل حمل و نقل رایگان استقاده می کردن شاید توی مسیر تهران - شهرستان مسافرکشی می کردن بلکه هزینه ایاب ذهابشون تامین بشه .

 




موضوع مطلب :
سه شنبه 91 اردیبهشت 19 :: 9:51 صبح ::  نویسنده : دختر کویر

شنبه گذشته سالروز شهادت شهید مطهری و روز معلم بود

اداره آموزش پرورش اردکان برای برگزاری مراسم تجلیل از معلمان شنبه مدارس دخترونه رو تعطیل کرده بود(که خود این کار جای سوال داره که میشه برای برگزاری مراسم روز معلم مدارس رو تعطیل کرد یا نه که البته دانش آموزها خیلی خوشحال بودن یکیشون به مادر محترم بنده که معلم هستن گفته بود :خانم بره چیزی دون هم بدن که مادر گرام فرموده بودند به من هر چی دادن می آرم مدرسه با شما قسمت می کنم بگذریم حرف سر برپایی مراسم است

سخنران این مراسم جناب آقای شهاب مردای بودند

ایبشون رو حتما توی تلویزیون دیدین یکی از افرادی که همیشه با صراحت حرفش رو می زنه و یکی از کسانی که به دلیل انتقاد از تلویزیون مدتی ممنوع التصویر شده بود در زمان دانشجویی یکبار ایشون رو در دانشگاه محل تحصیل من دعوت کرده بودن سخنرانی خوبی داشتن ولی وقتی به جوابگویی سوالات رسیدن چنان با حاضر جوابی و با مخلوط متلک جواب دادن که ....

گویا پارسال هم ایشون مهمان دانشکده فرش بودن که سر جلسه چون یکی از پسرها حرف می زده یا تیکه می انداخته خیلی شدید برخورد باهاش کرده و از جلسه انداختتش بیرون که یه نفر می گفت اگه کل اون جلسه هم روی همه اثر مثبت گذاشته بود با این برخوردش همه رو از بین برد

و حالا برسیم به بزرگداشت معلم

ایشون در حال سخنرانی بودن در این باب که معلم ها هر کدوم یه فرصتی براشون پیش بیاد دست از کار می کشن و یه جای دیگه مشغول میشن مگه نمی بینین دولت نهم و دهم بیشترشون سپاهی و معلم هستن(کیف کنین استدلال رو) بعد رو می کنن به جناب نوریان و می گن آقای نوریان اگه بخوان شما رو فرماندار کنن از آموزش پرورش می رین که ایشون می گن نخیر و جناب شهاب مرادی در جواب به ایشون جلوی یه جمعی میگن دروغ می گی(اخلاق اسلامی رو لذت ببرین)

در این میان هم با یکی از معلم ها سر خوردن یا نخوردن پذیرایی جلسه بحث می کنن و هی کلمات قصار نثارشون می کنن که گویا بقیه معلم ها هم از این بی بهره نبودن.

وسط جلسه به دختر خانمی که مشغول پذیرایی بودن می گن : عروس خانم شمکا چند سالته دخترک می گه 16 سال بعد می پرسن آقا داماد چند سالشون هست جواب می ده بیست سال ایشون می فرمایند : من ازدواج توی این سن رو پیشنهاد نمی کنم ولی ان شائ الله شما خوشبخت می شین(لذت می برین نکته سنجی و به جا سخن گفتن رو)

بالاخره وقتی می رن آقای نوریان از معلم ها عذر خواهی می کنن و می گن ایشون تازه از آلمان اومدن خسته بودن تازه بعد از ظهر در جمع برادران هم قرار سخنرانی کنن( دیگه نمی دونم اونجا چه گوشه هایی از اخلاق اسلامی رو نشون دادن) و در پایان قسم می خورن که من با علاقه در آموزش پرورش کار می کنم و حاضر نیستم به هیچ اداره ی رگه ای برم (با این مضمون)

دقت کنید قرار بوده مراسم تجلیل از مقام معلم باشه آخرش به قسم و عذر خواهی رسیده کاش باور کنیم که نبایداز رفتار مسلمانها (چه روحانی (عالم دینی) چه غیر آن) اسلام را شناخت اسلام خود حقیقتی زنده و پایدار است و اگر افراد را ملاک شناخت آن قرار دهیم جز در موارد معدودی (مثل معصومین و اولیا خدا) دچار اشتباه می شویم

یه نکته  در حاشیه  مادر عزیز می گفت قشر مثلا فرهنگی جامعه ما خیلی هاشون آشغال خوراکی هاشون رو انداخته بودن روی زمین.




موضوع مطلب :
جمعه 91 اردیبهشت 15 :: 4:41 عصر ::  نویسنده : دختر کویر

 

یکی از زیبا ترین بادگیر های اردکان (نزدیک دبیرستان شهید انصاری)

زمانی که این بادگیر بزرگ و زیبا را ددم از این که اردکانیم احساس .... کردم این بادگیر یکی از بزرگترین بادگیر های سالم اردکان می باشد

واقعا اگر این بنای زیبا و با شکوه در جای دیگری از جهان بود با آن اینچنین برخورد می شد که حتی مردم شهر خودشان هم آن را نشناسند

امید است روزی توسط سرپنجه های آهنین بیل مکانیکی و لودر آخرین نشانه های تاریخ کهن این سرزمین نابود گردد تا عده ای بر روی خرابه های آن نانی بخورند!!!!

بادگیر زیبا تاریخی اردکان

بادگیر زیبا تاریخی اردکان

بادگیر زیبا تاریخی اردکان

 




موضوع مطلب :
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
درباره وبلاگ

آرشیو وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 120394

عنوان لوگوی شما



>