به یکی از این مغازه های کالای لوکس سری زدم

پر از اجناسی که دلت می خواهد بخریشان اما می دانی یک هفته پس از اینکه مالکشان شدی دلت می خواهد بگزاریشان دم در.

آخر به اکراه یکی را انتخاب کردم که در واقع حق گشت و گزار نیم ساعته ام در مغازه را، به فروشنده داده باشم.

بیشتر اجناس چینی تک و توک ایرانی و گاها از کشورهای دیگر بود (که التبه جیب بنده توان خرید آنها را نداشت)

موقع پرداخت وجه نگاهی به خانم فروشنده انداختم

بنده خدا از زیباییش مایه می گذاشت برای فروش بیشتر . به همسرش که همکارش بود نگاهی کردم پسر جوانی که نمی دانست در این معامله چقدر سود می کند و چقدر زیان. به چشمان مهربان همسرم نگاه کردم که موقع پرداخت وجه در و دیوار مغازه را نگاه می کرد و آن زن بیچاره که از رفتار سنگین همسرم هول شده بود.خواستم فضا را عوض کنم.

با صدای نسبتا بلندی گفتم:

ببخشید آقا شما از کره جنس ندارین؟

مرد فروشنده با کمی تعجب گفت می خواهید کره ای باشه؟

گفتم نه فقط می خواستم بگم اگه از کره جنس وارد می کنین سفارش بدین یک کت داور کره ای هم براتون بیارن خانمتون اینجوری اذیت می شن! (شاید اگر از کره کت وارد کنیم این کت های کره ای غیرت گمشده مردان سرزمینم را با خودشان بیاورند)

امّا آنچه نقطه‌ی مهم‌تر عرض من است، خطاب به جوانهایی است که در سرتاسر کشور فعّالیّتهای فرهنگی را به صورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خیلی هم وسیع شده است. من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با اراده‌ی خودشان، با انگیزه‌ی خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند به‌طور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است.  مقام معظم رهبری  1393/01/01

این روزها کار فرهنگی دغدغه شدید تری برای همه ی ما هست

هر کدام از ما می خواهیم نقشی هر چند کوچک در پیشرفت کشور عزیزمان ایفا کنیم اما مطمئنا کار فرهنگی مثل هر کار دیگری نیاز به تخصص نیز دارد(در کنار تعهد)

می خواهم یک مثال خانه داری بزنم

فرض کنید برای ناهار مهمان دارید و خانه را باید مرتب کنید از چند نفر می خواهید به شما کمک کنند هر کدام مشغول کاری می شوند اما یکی که اتفاقا از بقیه جدی تر است و مسئولانه تر رفتار می کند بدون توجه به زمان باقی مانده و اهم و مهم کردن شروع می کند کمد دیواری بزرگی را که چند ماهی است مرتب نشده را خالی می کند وسط اتاق و آرام و با دقت آنها را به ترتیب سرجایشان می چیند

نتیجه چه می شود

موقع ناهار که مهمانها می رسند شما یک کمد تا نیمه مرتب دارید و یک اتاق پذیرایی نامرتب

این روزها که به اطرافم نگاه می کنم حس می کنم بعضی از ما به  عنوان کار فرهنگی وقتی هنوز حال و پذیرایی مرتب نشده و مهمان هم داریم مشغول تمیز کردن کمدهای توی زیرزمین هستند البته که همه جای خانه باید تمیز باشد اما وقت شناسی هم برای خودش مهارتی است.

روحانی گرامی که سخنرانی بعد از نمازش را اختصاص می دهد به خواص شیر شتر و یا مربی طرح صالحینی که ایات اول سوره نور را تفسیر می کند یا دیگری که منابعش همان کتاب های چندین سال پیش است و یا خانه شهروندی که جمله های بی تناسب و بی ربط به فضای شهرش را بیلبورد می کند همه مشغول تمیز کردن زیر زمینند لطفا با تخصص بیشتری کار فرهنگی کنیمیا حداقل آن را به اهلش واگزاریم

با افزودن لینک سایت اردکان گویا به وبلاگم سری هم به این سایت زدم و این شد نتیجه تورق بنده:

تمام تلاش خود را جهت حفظ دانشگاه آزاد به کار بسته ایم

خبر مربوط به بازدید فرماندار از دانشگاه آزاد اردکان است که ایشان فرموده اند که شهر ما خیلی دانشگاه دارد و خیلی هم با فرهنگ است

و... اوشان ضمنا گفته اند که سعی می کنند خیلی تلاش کنند که در دانشگاه ازاد تخته نشود و سعی می کنند که مشکلاتش از جمله کمبود دانشجو را حل کنند

اما چند سوال؟

واقعا داشتند چندین و چند ساختمان دانشگاه که به قول جناب فرماندار نداشتن دانشجو از مشکلاتشان است نشان دهنده ی رشد فرهنگی است؟(البته در شهری که شورای شهر آن خرید یک ساختمان را اقدام فرهنگی می داند احتمالا ساختمان دانشگاه نیز می تواند نشانه ی رشد فرهنگی باشد)

جناب فرماندار توضیح نداده اند که چگونه می خواهند مشکلات دانشگاه از جمله کمبود دانشگاه را حل نمایند چون دانشگاه ازاد همه ی زور خود را زده تا با نصب بنر ها و ارسال پیامک های متعدد جوانان جویای نام را به گرفتن مدرکی البته پولی راضی نماید که گویا نشده است

شاید که جناب فرماندار قصد وارد کردن دانشجو و یا فرستادن کارمندان فرمانداری به مکتب خانه ی آزاد را دارند.

وزیر شعار شهر ما در روز قدس شعار وحدت می داد:

لا اله الا الله محمد رسول الله و در آخر علی ولی الله

کاش می آموختیم و که وقتی توانایی انجام کاری را نداریم انجامش ندهیم

هر از چند گاهی در نگارخانه شفق شهر ما نمایشگاه کتابی برگزار می شود که در بیشتر مواقع چند سالی از چاپ کتابها گذشته است و در ضمن کتابها در همان سالها فروش نرفته اند چند سالی خاک خورده اند تا به شهر ما و نمایشگاه کذایی کتاب ن رسیده اند و گاهی شما در آن قدم ها می زنی ولی کتاب مناسبی یافت نمی کنی  (البته به جز کتاب هایی که هر سال ارائه می شده اند و شما یک مرتبه ان را خریداری نموده اید)

و اما

حالا در اوایل ماه مبارک رمضان نمایشگاهی در نگارخانه شفق برگزار شده است به اسم نمایشگاه کتاب که بیش از همه شامل کتاب شریف قرآن کریم است و کتاب هایی که نگارنده آن انسان باشد خیلی کم و بیشتر آنها از نوع خاک خورده می باشد و در کنار آن حوزه خواهران عزیز اقدام به نمایشگاه حجاب و عفاف و دستاوردهای حوزه خواهران نموده است که شرح آن در ادامه می آید.

نمایشگاه حجاب و عفاف شامل چند جفت آستین و جوراب و مقنعه می باشد که به صورت جینی در پاکت هایی چیده شده و کنار نمایشگاه گذاشته شده است (مقایسه کنید با این تصویر از نمایشگاه حجاب و عفاف که در آن انواع پوشش ها که ئضمن رعایت اراستگی حجاب کامل را در بر می گیرد یا روش های مختلف بستن شال و روسری که پوششی متناسب با قوانین اسلام را همراه دارد و یا ارائه مقنعه ها و روسری های مختلف و همچنین ارائه مانتو هایی که با دستورات اسلام هم خوانی داشته باشد و در ضمن متنوع و اراسته نیز باشند.

نمایشگاه دستاوردهای حوزه خواهران: شامل یک میز که روی آن چند جلد پایان نامه از سال 89 قرار دارد و دیگر هیچ

اگر قرار بوده دستاورد حوزه اردکان واحد خواهران هشت پایان نامه کپی پیستی باشد پس چرا از این که در خبر های غیر رسمی می شنویم هفتاد درصد مردم اردکان در خانه ماهواره دارند تعجب می کنیم  وقتی یکی از فرهنگی ترین نهاد های شهر ما( که می تواند پاسخگو و رفع کننده شبهات موثر ترین قشر جامعه ما یعنی زنان و مادران جوان باشد) مهمترین دستاوردش چند جلد پایان نامه است از دیگر نهاد ها چه توقعی می توان داشت

مسئولان مسجد امیر المومنین امسال ابتکار جالبی انجام دادند و همراه با سال جدید تقویم های دیواری منتشر کردند که مناسبت هایی که مسجد در آنها برنامه دارد مشخص شده است. این کار باعث می شود تا شما از قبل بتوانید برای شرکت در آن برنامه برنامه ریزی انجام دهید  و البته ای کاش دیگر موسسات فرهنگی نیز چنین اقدامی را انجام می دادند البته اگر برنامه یکساله ای برای کار خود داشته باشند.

شنبه گذشته مراسمی به مناسبت وفات ام البنین در مسجد برگزار شده بود که خانواده ی کوچک ما نیز در آن شرکت کرد. سخنرانی آقای سید اسماعیل شاکر که در مورد محبت اهل بیت صحبت فرمودند  که  حاوی نکات آموزنده ای بود البته بنده دلم می خواست چند نکته کاربردی هم از زندگی ام البنین به عنوان الگوی زن مسلمان بیان کنند و اما در مورد مداحی 

مداح محترم که نمی دانم اسم شریفشان چه بود  همراه با مداحی داستانی را تعریف کردند که برای آن هیچ سند و ماخذی را معرفی نکردند و من با خودم گفتم نکند حالا کگه هر سال برای وفات ام البنین مراسم می گیرند مداح ها ی محترم هم هر سال داستانی جدید از خود اضافه بفرمایند تا مجلس داغ تر شود و برود بر سر این ماجرا آنچه بر سر عاشورا رفت

کاش پس از هر مراسمی یکی از علمایی که در مجلس شرکت داشته به سراغ مداح محترم برود و از منابع روایات مطرح شده توسط مداح سوال بپرسد و البته چه بهتر که قبل مجلس این کار انجام شود که البته با پوستین وارونه ای که از مداحی و سخنرانی ساخته ایم شدنی نیست در مجالس ما سخنران با این که عالم دین است نسبت به مداح به خصوص اگر از دیاری جز شهر خودمان باشد اجر کمتری دارد و ....

ماه محرم گذشته در یکی از شب ها سخنران محترم یکی از ماجراهایی که در مورد عاشورا بیان می شود را به عنوان تحریف عاشورا بیان کردند و بعد از ایشان مداح محترم که برای مداحی تشریف بردند بدون توجه به سخنان سخنران عین همان روایت را بیان کرده و در سخنان خود کنایه ای هم زدند که بعضی این روایت را درست نمی دانند و همشهریان عزیز من هم پا به پای مداح اشک ریختند