شهر من گمشده است اردکان
وبلاگ حرف هایی خودمانی است در مورد شهرم حرف هایی که شاید به تعداد شهر های ایران قابل تکرار باشند
سه شنبه 92 اردیبهشت 17 :: 4:9 عصر :: نویسنده : دختر کویر این روزها به مدد کج سلیقه گی تبلیغات چی های عزیز تلویزیون صبح و ناهار و شام حلزون مهمان سفره مان است(البته مشکل از ماست که موقع خوردن غذا تلویزیون را خاموش نمی کنیم) کاش قانونی وجود داشت که برای مثال از فلان تعداد بیشتر نمی شود در یک روز تبلیغی را پخش کرد بگذریم قبل تر ها برای من حلزون یک جانور کوچک نرم تن بود ولی این روزها باشنیدن اسمش یاد ترشحاتش می افتم و حالم بد می شود سیاست یک بام و هوای تلویزیون هم این وسط جالب است که در کنار تبلیغ های پی در پی با پزشک متخصص پوست صحبت می کند که هنوز تحقیق ثابت شده ای درمورد تاثیر نرمتنان روی پوست صورت نگرفته است و .. این هارا گفتم تا برسم به امروز ناهار و تبلیغ تلویزیون تبلیغ تکراری افزایش حجم پنجاه درصدی و افزایش قیمت سی درصدی بعد هم نمی دانم کدام بی سوادی نتیجه گرفته که می شود بیست درصد تخفیف در صورتی که با یک جساب دودوتا چهار تا می شود حدود سیزده درصد تخفیف لجم گرفت از این که اینقدر راحت چنین دروغی را روز و شب تکرار می کنند و خواستم قبل از هرکس با خود شان مطرح کنم شماره مربوطه را گرفتم خانم مهربانی گفت با شما تماس گرفته می شود چند دقیقه بعد خانم مهربان تری تماس گرفت و اینقدر لحن صدایش مهربان بود یک لحظه داشتم اغفال می شدم تا هرچه کرم و صابون دارد یک جا بخرم شروع کرد به توضیح دادن گفتم خانم محترم بنده برای خرید تماس نگرفتم می خواستم بگویم با یک حساب ساده ریاضی معلوم می شود که تخفیف سیزده درصد است که خانم مهربان یک دفعه شد ... و فریاد زد خانوم بی کاری ها .... این هم یک نوع بازار یابی غیر انسانی است فکر می کنم
موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 36
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 122904
|
|