شهر من گمشده است اردکان
وبلاگ حرف هایی خودمانی است در مورد شهرم حرف هایی که شاید به تعداد شهر های ایران قابل تکرار باشند
شنبه گذشته سالروز شهادت شهید مطهری و روز معلم بود اداره آموزش پرورش اردکان برای برگزاری مراسم تجلیل از معلمان شنبه مدارس دخترونه رو تعطیل کرده بود(که خود این کار جای سوال داره که میشه برای برگزاری مراسم روز معلم مدارس رو تعطیل کرد یا نه که البته دانش آموزها خیلی خوشحال بودن یکیشون به مادر محترم بنده که معلم هستن گفته بود :خانم بره چیزی دون هم بدن که مادر گرام فرموده بودند به من هر چی دادن می آرم مدرسه با شما قسمت می کنم بگذریم حرف سر برپایی مراسم است سخنران این مراسم جناب آقای شهاب مردای بودند ایبشون رو حتما توی تلویزیون دیدین یکی از افرادی که همیشه با صراحت حرفش رو می زنه و یکی از کسانی که به دلیل انتقاد از تلویزیون مدتی ممنوع التصویر شده بود در زمان دانشجویی یکبار ایشون رو در دانشگاه محل تحصیل من دعوت کرده بودن سخنرانی خوبی داشتن ولی وقتی به جوابگویی سوالات رسیدن چنان با حاضر جوابی و با مخلوط متلک جواب دادن که .... گویا پارسال هم ایشون مهمان دانشکده فرش بودن که سر جلسه چون یکی از پسرها حرف می زده یا تیکه می انداخته خیلی شدید برخورد باهاش کرده و از جلسه انداختتش بیرون که یه نفر می گفت اگه کل اون جلسه هم روی همه اثر مثبت گذاشته بود با این برخوردش همه رو از بین برد و حالا برسیم به بزرگداشت معلم ایشون در حال سخنرانی بودن در این باب که معلم ها هر کدوم یه فرصتی براشون پیش بیاد دست از کار می کشن و یه جای دیگه مشغول میشن مگه نمی بینین دولت نهم و دهم بیشترشون سپاهی و معلم هستن(کیف کنین استدلال رو) بعد رو می کنن به جناب نوریان و می گن آقای نوریان اگه بخوان شما رو فرماندار کنن از آموزش پرورش می رین که ایشون می گن نخیر و جناب شهاب مرادی در جواب به ایشون جلوی یه جمعی میگن دروغ می گی(اخلاق اسلامی رو لذت ببرین) در این میان هم با یکی از معلم ها سر خوردن یا نخوردن پذیرایی جلسه بحث می کنن و هی کلمات قصار نثارشون می کنن که گویا بقیه معلم ها هم از این بی بهره نبودن. وسط جلسه به دختر خانمی که مشغول پذیرایی بودن می گن : عروس خانم شمکا چند سالته دخترک می گه 16 سال بعد می پرسن آقا داماد چند سالشون هست جواب می ده بیست سال ایشون می فرمایند : من ازدواج توی این سن رو پیشنهاد نمی کنم ولی ان شائ الله شما خوشبخت می شین(لذت می برین نکته سنجی و به جا سخن گفتن رو) بالاخره وقتی می رن آقای نوریان از معلم ها عذر خواهی می کنن و می گن ایشون تازه از آلمان اومدن خسته بودن تازه بعد از ظهر در جمع برادران هم قرار سخنرانی کنن( دیگه نمی دونم اونجا چه گوشه هایی از اخلاق اسلامی رو نشون دادن) و در پایان قسم می خورن که من با علاقه در آموزش پرورش کار می کنم و حاضر نیستم به هیچ اداره ی رگه ای برم (با این مضمون) دقت کنید قرار بوده مراسم تجلیل از مقام معلم باشه آخرش به قسم و عذر خواهی رسیده کاش باور کنیم که نبایداز رفتار مسلمانها (چه روحانی (عالم دینی) چه غیر آن) اسلام را شناخت اسلام خود حقیقتی زنده و پایدار است و اگر افراد را ملاک شناخت آن قرار دهیم جز در موارد معدودی (مثل معصومین و اولیا خدا) دچار اشتباه می شویم یه نکته در حاشیه مادر عزیز می گفت قشر مثلا فرهنگی جامعه ما خیلی هاشون آشغال خوراکی هاشون رو انداخته بودن روی زمین. موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 22
کل بازدیدها: 122839
|
|