• وبلاگ : شهر من گمشده است اردكان
  • يادداشت : در باغ شهادت باز باز است.
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + امير 
    ممنونم که نظرم را سانسور نکردي و مي خواني ...کفته اي که حدسياتم در مورد شما اشتباه است ...خدا کند اشتباه کرده باشم ..اگر اين چنين باشد از دور بر پاي شما بوسه عذر خواهي ميزنم من با هر ديدگاه غيرانساني‌اي مشكل دارم و اسلام پر از ديدگاه‌هاي غيرانسانيه. اما در عين حال من كاري به شما ندارم. شما هر ديني كه دوست داري داشته باش به من ربطي نداره تا موقعي كه دين‌ات رو چماقي براي سركوب كردن من و ديگران نكني و همون‌طور كه من تو رو براي انتخاب دين خودت آزاد مي‌دونم تو هم آزادي من رو محدود نكني. اما شما بيش از 30 ساله كه چماق دست‌تونه و مي‌كشيد و شكنجه مي‌ديد ا و اون‌وقت براي من از آزادي بيان حرف مي‌زنيد! اتفاقا اصلا لازم نيست كه من حرف‌هاي شما رو بشنوم چون 32 ساله كه دارم مي‌شنوم و داريم مي‌شنويم بلكه لازمه كه شماها كه گوش‌هاتون رو گرفته‌ايد تا صداي مخالفان رو نشنويد به صداي ما گوش كنيد. اين همه سال حرف زديد و هنوز اكثريت كشور باهاتون مخالف هستند پس ايراد از ملت نيست ايراد از حرف‌ها و ايدئولوژي پوسيده و نخ‌نماشده‌ي شما است. بعد از اين همه سال حرف زدن تحمل شنيدن چند خط اعتراض رو نداريد و كماكان مي‌خواهيد همه‌ي صداها خاموش باشند تا فقط صداي خودتون به گوش برسه (سانسور اينترنت و وبلاک ها )اما اين رو بدونيد كه خيلي وقته كه حرف‌هاتون ديگه خريداري در بين مردم نداره. شما ترور را محکوم مي کنيد ...درست ...هر انسان شرافتمند ترور را بايد محکوم کند ...ولي اتفاقا در قهوه خانه ميکو نوس خودتان حمام خون براه انداختيد (پرونده اش هنوز باز است ) اگر نمي دانيد خواهرم ...مطمعن باشيد ..نفر دستگير شده اعتراف هم کرد ...فرخزاد را ان طوردر منزل ترور مي کنيد ... تمام وقايع ترور ها در گوگل هست ...بگذريم در مجموع پرسشي که من از خودم دارم و وجودم را دارد اب مي کند اين است که چرا؟ بعد از ان همه جنک بي نتيجه با عراق که خودم هم در ان حضور داشتم ...بعد از ان همه محروميت و چشم پوشي ..چرا به نقطه اي رسيديم که وزير دزد -وکيل دزد - کفيل دزد- مامور دزد - معاون دزد - امام جمعه دزد - (يک نفر توريست از ايران بازديد ميکرد ..پرسيد ...شما چرا ميرويد دانشگاه نماز مي خوانيد پس دانشجويان و اساتيد کجايند ؟...کفتند ..ان ها در زندان هستند ...کفت پس زنداني ها ودزدها کجايند ؟ کفتند ..در راس امور مملکت ...الان هم دوباره يک سري ميخواهند بروند در مجلس فرمايشي که از خود هيچ اراده اي ندارند .....باز روز از نو و بگرد که واگرد بخدا خسته شدم ...کناه من چيست ...من جزو کدام قشرم ---منافق --وطن فروش --عامل خارجي --عامل داخلي ...در کجاي اين زمين ايستاده ام ....خيلي از ما ايراني ها با داشتن يک شغل ..يک سر پناه کوچک ... لبخند همسري مهربانم ...و قابلمه غذايي که روي چراغ است خوشبختيم ...تف بر نامرداني که حتي اين حد را هم از ما دريغ مي دارند


    پاسخ

    واقعا شما جزء محروماني من فكر ميكردم ليدر هاي تور هاي توريستي در آمد خوبي دارند در مورد اسلام به تدريج پاسخ مي دهم